عشق کور
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۶۵۸۲۹
۲۳اسفند سال۹۰ روز کشیک قتل من بود، روز قبل بهجای همکارم کشیک بودم. آن روز آرزو میکردم که قتلی رخ ندهد، تا هم انسان بیگناهی کشته نشده باشد هم من بتوانم به پروندههای عقبمانده در شعبه رسیدگی کنم. ساعت۱۲بود که تلفن کشیک قتل زنگ خورد، مردی از پشت تلفن خود را افسر کلانتری معرفی کرد. او از قتل دختر جوانی در شرق تهران خبر داد و مدعی شد پس از اینکه دختر جوان با ضربات چاقو مجروح شده، عابران او را به بیمارستان رسانده اما جانش را از دست داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با بهدست آمدن سرنخهای اولیه و شناسایی هویت قاتل تیم ویژهای از مأموران کلانتری و پلیس آگاهی را به محل زندگی پسر جوان فرستادم اما افسر قتل ساعتی بعد با من تماس گرفت و گفت هیچ اثری از مسعود و خانوادهاش نیست، همسایهها میگویند آنها سراسیمه ساعتی قبل خانه را خالی کرده و به محل نامعلومی رفتهاند. دستورات قضایی برای دستگیری پسر جوان را در همان محل صادر کردم و به خانه بازگشتم. ساعت ۹ شب شده و رسیدگی به صحنه جرم بیشاز ۸ ساعت طول کشیده بود. با خودم فکر میکردم چرا باید دختر جوان قربانی چنین عشقی شود و قاتل چقدر از دست او عصبانی بوده که ۴۶ ضربه چاقو به او وارد کرده است.
صبح روز بعد امیدوار بودم قاتل شناسایی و دستگیر شده باشد. وقتی پشت میز کارم نشستم افسر پرونده وارد شد و درخواست کرد دستورات ویژه و نیابتهای قضایی را به چند استان که احتمال میدادیم مسعود و خانوادهاش به آنجا فرار کردهاند، صادر کنم.
افسر پرونده بهدنبال کشف سرنخی از مسعود به چند استان غربی سفر کرد اما با گذشت سه ماه از قتل هنوز هیچ سرنخی از عامل قتل دختر ۱۹ساله نداشتیم. هرروز که میگذشت با وجود اینکه قتلهای دیگری را هم در این مدت رسیدگی کرده و قاتلان آن دستگیر شده بودند اما هنوز فکرم پیش پرونده مینا بود و میخواستم با دستگیری پسر جوان راز این جنایت هر چه زودتر برملا شود. روز ۲۴مرداد بود که افسر پرونده مینا با چهرهای خندان وارد اتاق شد. میدانستم که احتمالا ردپایی از قاتل بهدست آمده است. دقایقی بعد پسر جوانی درحالی که دست و پایش با دستبند و پابند بسته شده بود، وارد اتاق شد. افسر پرونده مدعی شد متهم همان مسعود قاتل پرونده میناست. پسر ۲۷ساله آرام نشسته بود و سرش رو به پایین بود. از او خواستم یکبار ابتدا دلیلش برای ارتکاب قتل را بگوید و پس از آن گفتههایش را بهصورت مکتوب در برگه بازجویی بنویسد. مسعود با آهی بلند شروع به صحبت کرد و گفت: شماره تلفن مینا را از دوستم گرفتم. ارتباط ما ابتدا تلفنی بود و پس از چند ماه همدیگر را دیدیم. آن موقع دختر مورد علاقهام ۱۷سال داشت اما مدعی بود که به بیماری هپاتیت مبتلاست. من هم از روی ترحم و بهخاطر اینکه وابسته او شده بودم دوستیمان را ادامه دادم. او ادامه داد: «برای کار به همدان رفتم و ماهی یکبار به محله خاک سفید آمده و با مینا قرار میگذاشتم. دو روز قبلاز قتل او با من تماس گرفت و گفت میخواهد من را ببیند، بههمین خاطر به تهران آمدم و به کارگاهی که او در آن مشغول کار بود رفتم. وقتی وارد کارگاه شدم متوجه شدم که یک مرد در آنجا کار میکند. این موضوع مرا بهشدت عصبانی کرد و بهخاطر همین با مینا درگیر شدم. وقتی از او پرسیدم چرا به من نگفته است که یک مرد در اینجا کار میکند، گفت موضوع مهمی نیست اما من چاقو را از جیبم درآورده و چند ضربه به او زدم. وقتی غرق در خون روی زمین افتاد از ترس فرار کردم و به خانهمان رفتم.» مسعود در حالی که دستانش میلرزید، مدعی شد، موضوع را با اعضای خانواده در میان گذاشتم و با یکدیگر خانه را تخلیه کرده و به چند شهر در غرب کشور رفتیم. هر ماه محل زندگیمان را تغییر میدادیم تا مأموران ردی از ما پیدا نکند اما بالاخره دو روز قبل مأموران سر وقتم آمده و دستگیر شدم. وقتی از مسعود پرسیدم آیا این دلیل خوبی برای ارتکاب قتل است یا خیر، آرام گفت: وابستگی شدید عاطفی از من قاتل ساخت وگرنه کارکردن یک مرد در آنجا موضوعی طبیعی بود. من بهشدت به مینا وابسته بودم و نمیخواستم هیچ مردی حتی از نزدیکی او رد شود.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: عشق کور قتل دختر جوان دادگستری تهران افسر پرونده دختر جوان پسر جوان مدعی شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۶۵۸۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناسایی قاتل کشتی تایتانیک در یک عکس ۱۱۲ ساله
بیش از یک قرن پس از برخورد کشتی تایتانیک به کوه یخ قاتل خود، این کشتی هنوز نمادی از نوآوری، غرور و تراژدی بشر است. این هفته، خانه حراج هِنری آلدریج در دیوایزِز، ویلتشایر، عکس سیاه و سفید بسیار کمیابی از یک کوه یخی که برخی معتقدند همان کوه یخی است که کشتی تایتانیک را غرق کرد، به قیمت ۱۷۵۰۰ پوند (حدود ۲۲۰۰۰ دلار) فروخت.
به گزارش فرادید، کشتی تایتانیک روز ۱۴ آوریل ۱۹۱۲ با کوه یخ برخورد کرد، برخوردی که منجر به کشته شدن حدود ۱۵۲۲ نفر از ۲۲۴۰ مسافر و خدمه کشتی شد. چند روز پس از غرق شدن این کشتی اقیانوسپیما، یک کشتی بازیابی و جستجو به نام سی. اِی مَککِی- بِنِت برای جمعآوری اجساد راهی اقیانوس شد. در طول این ماموریت، یکی از مسافران از یک کوه یخ عکس گرفت.
جان آر. اِسنو جونیور در این کشتی بود که شرکت خانوادگی او بزرگترین شرکت در نُوا اِسکوشیا بود. اسنو نقش بزرگی در رصد تلاشهای بازیابی پس از فاجعه تایتانیک داشت.
جویندگان حاضر در کشتی سی. اسمَکِیبنت، ۳۰۶ جسد را پیدا کردند، اما کشتی فقط ۱۰۰ تابوت حمل میکرد. مردان اِسنو ۱۰۰ جسد را در تابوتها گذاشتند و ۹۰ جسد دیگر را در مواد دیگر پیچیدند. برای ۱۱۶ جسد باقیمانده نیز دفن دریایی انجام شد.
به گفته وِریتی بابز از آرتنِت، یک فروشنده خانه حراج آلدریج، عکس پنج در سه اینچی کوه یخ را از خانواده اِسنو در دهه ۱۹۹۰ گرفت. بنابراین، این احتمال وجود دارد که اِسنو این عکس را خودش گرفته باشد.
این عکس در بخشی از حراج «تایتانیک، ستاره سفید و یادبود حمل و نقل» خانه حراج آلدریج در ۲۷ آوریل فروخته شد. خانه حراج این عکس را بسیار کمیاب توصیف کرد و فروش آن نیز فراتر از انتظارات بود و تخمین پایین یعنی ۴۰۰۰ پوند (حدود ۵۰۰۰ دلار) را چهار برابر کرد.
اَندرو آلدریج، مسئول حراج میگوید: «هیچکس نمیتواند با قطعیت بگوید این همان کوه یخی است که کشتی تایتانیک را غرق کرده! اما چیزی که میتوانیم بگوییم این است که پس از کشتی نجات کارپاتیا، مَکِیبِنِت یکی از نخستین کشتیهایی بود که به محل غرقشدگی رسید و کسی که سوار بر کشتی بوده تصمیم گرفته از این کوه یخ عکس بگیرد.
چارلز هاس، رئیس انجمن بینالمللی تایتانیک میگوید: «تایتانیک احتمالاً پس از کشتی نوح، معروفترین کشتی تاریخ است. داستان تایتانیک ۱۱۲ سال به طول انجامیده است. عدهای هستند که میگویند، کشتی غرق شد، دست از آن بردارید! اما این کشتی آنقدر داستانهای شورانگیز دارد که نسلهای جوان هنوز مجذوب آن هستند.»